
موقعیت استراتژیک ایران بزرگ در باختر آسیا در طول تاریخ همواره زمینه رشک و وسوسه دشمنان قسم خوردهی ایران زمین را برای هر چه کوچکتر کردن این سرزمین مقدس به همراه داشته است.
در دویست سال گذشته دشمنان تاریخی ایران به ویژه انگلیس و روسیه تزاری جهت دستیابی به اهداف بلند مدت استعماری خود سرزمینهای وسیعی را در ایران شرقی،ایران شمالی،ایران غربی و جنوب ایران به اشغال خود درآوردند که هر یک بعدها به نامهای گوناگون در قالب کشورهای مختلف در پیرامون ایران اعلام موجودیت کردهاند که از آن جمله میتوان به منطقهی آران (جمهوری آذربایجان)، افغانستان و بحرین اشاره کرد.علاوه بر این کشورها،سرزمینهایی که در دو قرن گذشته از ایران جدا و به امپراتوریهای وقت همچون روسیهی تزاری و عثمانی ملحق شدهاند را نیز به این لیست افزود،

انگلیس که هندوستان را در اشغال خود داشت جهت حفظ این مستعمرهی ارزشمند،مرزهای تاریخی شرق ایران با هند که قرنهای متمادی منطبق بر رود سند بود را بر هم زد و با کمک خود فروختگان میهنفروشی چون آقا خان محلاتی و میرزا آقا خان نوری،ایران شرقی،را از سرزمین مادری ایران بزرگ جدا ساخت.
بر اساس وصیتنامه پیتر (تزار روس) که دستیابی گام به گام به آبهای گرم خلیج فارس استراتژی بلند مدت همهی نسلهای روسیه عنوان کرده بود،هزاران کیلومتر از سرزمینهای تاریخی ایران در شمال و شمال غرب ( قفقاز،آران و شیروان،گرجستان و ….) و شرق دریای مازندران (ورارود شامل مرو،اشکآباد،سمرقند و بخارا و….) اشغال شد.
این روند جدا سازی سرزمینهای ایرانی در غرب و جنوب ایران نیز ادامه داشت که در غرب،استعمار انگلیس و روسیه به طور غیر مستقیم به عنوان میانجی در تدوین پیمان ارزروم بین ایران و عثمانی به جدایی شهرهای ایرانی نفتخانه،مندلی،خانقین و سلیمانیه را از ایران رسمیت بخشید،نقش داشتند.
در جنوب ایرانزمین انگلستان با اشغال بنادر و جزایر کرانهی ایران از جمله جزیرهی بحرین،دبی،عجمان،راسالخیمه،جزیرهی سیر ابو نعیر-هم اکنون بخشی از کشور امارات محسوب میشود- و بسیاری از مناطق دیگر که قرنهای متمادی بخش لاینفکی از قلمرو حکومتهای ایرانی بودهاند با دسیسههای گوناگون آنها را به طور غیر قانونی از ایران جدا نمود.

با توجه به ادعاهای برخی از گروهکهای تجزیه طلب با این پیشگفتار ( بخش ۱ و ۲ ) بر آن هستیم تا در بخشهای بعدی بر یکی از تهدیدهای روز علیه تمامیت سرزمین ایران یعنی گروهکهای تجزیه طلب از جمله گروهکهای تجزیه طلب کردی به ویژه حزب منحله دمکرات که با تفسیر به رای یکی از اصول حقوق بینالملل یعنی “اصل حق تعیین سرنوشت” و با استفاده از شگردهایی چون جعل تاریخ،جعل سرزمین،جعل پرچم و انواع جعلیات دیگر به دنبال جعل ملت (ملت سازی) از قوم با اصالت و ایرانیالاصل یعنی مردمان کرد مستقر در چهار کشور ایران،ترکیه،عراق و سوریه هستند تا با سوءاستفاده از اصولی چون ” اصل حق تعیین سرنوشت” خود را مستحق برخورداری از این حق برای تشکیل کشوری به نام کردستان در غرب ایران قلمداد نمایند پاسخی حقوقی ارائه دهیم.
این گروهک با استفادهی مزدورانه از این اصول به دنبال تهیج و تحریک هموطنان کرد به ویژه قشر جوان و نوجوان برای به اسارت کشاندن آنان تحت این عناوین – با تعاریف خود ساخته و نه علمی- و به تباه کشاندن زندگی آنها هستند امری که معالاصف موجب ایجاد زندانهایی برای جوانان و نوجوانان کرد ایرانی در شمال عراق و ایجاد کارخانه تروریست پروری تحت عناوین مقدسی چون دمکراسی و آزادی و….. شده است.
“علی محمد صالحی”
هاوری
نظر خود را ارسال کنید