
روز سه شنبه مورخه ۴ مرداد سال ۹۰ ساعت ۱۸:۳۰ به وقت ایران، در برنامه به عبارت دیگر تلویزیون بیبیسی فارسی، مصاحبهای غیر زنده با مصطفی هجری (دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران)، توسط عنایت فانی، تنظیم گردیده بود که در سرتاسر دنیا و ایران پخش گردید.
این مصاحبه که در پاریس ضبط شده (به علت ندادن ویزا به هجری برای سفر به لندن) متضمن نکات درخور توجه و قابل تأملی است که میتوان گفت یکی از بهترین مصاحبههای هجری به لحاظ کیفیت نسبت به مصاحبههای پیشین بوده است. اصولاً مصاحبههای دیگر هجری با شبکهی تیشک یا صدای آمریکا، سخنرانی یکطرفه بوده و مواضع فرد به دلایل مختلف، چندان به چالش کشیده نمیشود اما عنایت فانی همانطور که سال پیش خالد عزیزی را در منگنه قرار داد و وی را به چالش کشید و اینبار سعی داشت افکار هجری را به نحوی نقد نماید. در ادامه به برخی برداشتهایی که در خصوص این گفتگو مطرح است میپردازیم:
۱- به چالش کشیدن تغییر شعار حزب به فدرالیسم
در ابتدای مصاحبه عنایت فانی در خصوص علت تغییر شعار از خودمختاری به فدرالیسم سؤال میکند و هجری میگوید:
“در ابتدا ما فکر میکردیم شعار خودمختاری برای کردستان و دمکراسی برای ایران و همچنین فدرالیسم فقط در کردستان طرفدار دارد.”
عنایت فانی میگوید:
“در ترکمن صحرا و بلوچستان نیز چنین درخواستهایی بوده، شاید آن زمان فدرالیسم به فکر شما نرسیده بود!”
هجری این مسأله را رد کرده و میگوید این شعار از ابتدا در رویکرد ما و اساسنامهی ما بوده اما مبارزات ترکمن صحرا و بخشهای دیگر با نیت دمکراسی نبوده (یعنی صرفاً تجزیهطلبانه و برای ایجاد آشوب بوده!؟) و بیشتر تحت تأثیر جو غالب چپ بود که دمکراسی در آنجا کم رنگ بود و تأثیر ایجاد حکومتهای کارگری بوده است.
در ادامه عنایت فانی از مدل دمکراسی سؤال میکند و هجری میگوید این ملیتها در چارچوب جغرافیایی خودشان و مطابق قانون اساسی دمکراتیک ایران در اداره کشور شریک باشند. چراکه افرادی که از جانب حکومت مرکزی برای کردستان یا ملیتهای دیگر میآیند، بومی نبوده و به فرهنگ و زبان محلی آنها آشنا نبودند و ایجاد نفرت میکردند.
(آقای هجری آیا به راستی استاندار کرد نداشتیم؟ آقای رمضانزاده یا رحیمی با فرهنگ کردی آشنا نبودند؟ کرد نبودند؟ آیا آنها بیشتر در کردستان نفرت ایجاد کردهاند یا شما؟ آیا آقای عبدالعلیزاده ترک نبود؟ آقای زنگنه چطور؟ آقای شمخانی چطور عرب نبود؟ آیا نفر دوم آقای رحیمی، پس از رئیس جمهور ایران الان کرد نیست؟ فرهنگ و زبان کردی نمیداند؟ آیا نمایندگان کرد نداریم؟ منظور شما از فرهنگ کردی چیست؟)
۲- کنگره ملیتهای ایران فدرال و گوشزد نمودن ناکارآمدی آن
عنایت فانی در خصوص کنگره ملیتها صحبت نموده و علیرغم آنکه به اشتباه تعداد احزاب کنگره ملیتها را ۱۶ گروه ذکر میکند، علت غیبت فارسها در کنگره را جویا میشود. هجری هم جواب میدهد:
“ما با بسیاری از آنها تماس گرفتیم و آنها نخواستهاند در این اتحاد مشارکت داشته باشند. فدرالیسم هنوز برای آنها بیگانه است و آنها تحت تأثیر القائات نادرست رژیم سلطنتی و جمهوری اسلامی هستند.”
(جالب است آقای هجری پس چرا شما با نماینده و بازمانده همین رژیم سلطنتی – رضا پهلوی – تماس گرفتهاید و با او رابطه برقرار کردهاید؟ رضا پهلوی پس از رانده شدن از همه جا رو به سوی کنگره آورده و اخیراً دم از فدرالیسم میزند. حزب هم که گویی پدرکشتگیش را فراموش کرده، دست دوستی دراز نموده! جناب هجری فکر میکنید رضا پهلوی نماینده فارسها است؟ حتی خود سلطنتطلبان و مشروطهخواهان او را قبول نداشته و طردش کردهاند. مقالات آنها علیه رضا پهلوی را در اینترنت بخوانید سپس به فکر رابطه باشید. فانی هم نمیداند که همین ۱۵ حزب کنگره ملیتها کلی با همدیگر مشکل دارند و آقای نظمی افشار آن گونه کنگره را به فضاحت کشیده و جدا شد. آقای بایزیدی مسئول کنگره پس از اختلاف با حزب و شخص شاهو حسینی استعفا داد، آقای شاهو حسینی نماینده حزب را خودِ حزبیها قبول ندارند چه برسد به احزاب دیگر. مانده است آقای مهتدی و خانمش که قصد دارند خود را نماینده جنبش کردی در کنگره و حتی در اروپا معرفی نمایند. حال توقع دارید فارسها هم به کنگره بیایند. وقتی شما خودتان با همدیگر نمیسازید! چه توقعی دارید فارسها به کنگره بیایند؟)
۳- سعی در القاء تجزیهطلبی
عنایت فانی سعی داشت با زیرکی خاصی القاء نماید فارسها بیم آن را دارند با طرح شعار فدرالیسم شما قصد تجزیهطلبی داشته و فدرالیسم را مرحلهای از آن بدانید و جمهوری مهاباد را مثال میزند که هجری نیز سعی در دفاع دارد و میگوید همان زمان ما در مجلس ایران نماینده داشتیم. اما خاطرش نیست لباسهای روسی قاضی محمد را! خاطرش نیست پرچم مهاباد را! تقسیم پستها و ارتش و لشکر جداگانه در مقابل حکومت مرکزی را یادش رفته! آیا برداشت کنونی شما از خودمختاری یا فدرالیسم به همان سبک جمهوری مهاباد است؟ در ثانی قاضی محمد کجا، شما کجا؟
۴- روابط با پژاک
فانی در ادامه می پرسد: “شما با پژاک هم رابطه دارید و صحبت می کنید؟ “
هجری پاسخ می دهد: “خیر”
فانی : “چرا”
هجری : “اهداف آنها زیاد ثابت نیست. اینکه ما با آنها مذاکره نکردیم به علت این است که از نظر ما پژاک یک حزب سیاسی مستقلی نیست! پژاک شاخهای است از پ.ک.ک و همه چیز آن حتی روند کارش در پ.ک.ک تعریف میشود.”
۵- اشاره با ناکارآمدی احزاب کرد:
عنایت فانی ضمن اشاره به مصاحبه هجری و ادعای او در خصوص یکپارچگی احزاب کرد، آن را به چالش کشیده و میگوید شما چطور این ادعا را میکنید؟ اتفاقاً احزاب کرد پراکندهترین و پر اختلافترینها هستند! خود شما دو دستهاید، کومله همینطور ۵ دسته است و… (البته راست میگوید! بیش از ۲۰ نوع حزب کرد ایرانی داریم!) هجری پاسخ میدهد مسأله مقایسهای است. درست است در اثر اختلافات مشکلاتی داشتهایم و انشعاباتی پدید آمده است و این هم ایدهآل ما نیست اما در مجموع نسبت به بقیه ملیتهای ایرانی کردستان سازماندهی بهتری دارد!
عنایت فانی میگوید خود شما دو دستهاید! هجری رد میکند و پاسخ میدهد: یک گروه از ما جدا شده
۶- توهین به حدک (نه در تیشک بلکه در شبکهای که در سرتاسر ایران و دنیا پخش میشد!)
عنایت فانی حدک را فرقه خطاب کرده و طی پرسشی میگوید: “تا آنجایی که ما با رهبر آن فرقه جدا شده یا حزب جدا شده صحبت کردیم، میگویند ما اختلاف ایدئولوژی و برنامهای نداریم و مسئله مدیریتی است و رهبر حزب (منظور هجری) تن به یکسری خواستههای دمکراتیک نمیدهد؟”
هجری میگوید: “آنها قبل از این انشعاب هم که جدا شدند معتقد بودند که در حزب دمکراسی وجود ندارد ولی بعد دوباره آمدند حزب. همانها بودند که سخن از دیکتاتوری دکتر قاسملو و بقیه رهبران حزب میآوردند اما الان همهشان در تعریف و تمجید سران حزب دمکرات کردستان ایران سخن میگویند! اینها مسائلی است که معمولاً وقتی یک گروهی مسائل شخصی و گروهیاش به خطر میافتد، برای رسیدن به اهداف خودش این مسائل را مطرح میکند تا در میان مردم خودش را موجه جلوه داده و توجیه کند!”
فانی میپرسد: “حالا چه منافع گروهی به خطر افتاده بود؟”
هجری پاسخ میدهد:”در کنگره ۱۳ اگر دقت کرده باشید، مجموعهای از اعضای رهبری حزب که در کنگره ۱۲ و ۱۱ انتخاب شده بودند و در اکثریت بودند، رأی نیاوردند چراکه نمایندگان کنگره از اداره رهبری ناراضی بودند و این اکثریت آنها رأی نیاورد و تبدیل به اقلیت شدند وگرنه اتفاقاً گزارش کنگره را که خودشان در اکثریت بودند تأیید کردند در رأیگیری شرکت کردند و همه برنامهها و مصوبات کنگره را تأیید کردند و وقتی نتایج کنگره پس از رأیگیری به تأیید آنها نبود، پس از کنگره زمزمه جدایی و جمع شدن به دور یکدیگر را بوجود آوردند و منشعب شدند.”
(آقای هجری چرا دروغ میگویید؟ منفعت آنها به خطر افتاده بود یا شما؟ چه کسی حتی یک نفر از لادرها را نپذیرفت؟ حتی به یکی از آنها مسئولیت نداد؟ فقط یک نمونه بگوییم، مگر شما نبودی که فردای کنگره ۱۳ حتی از دادن ماشین دفتر سیاسی به ملا عبداله امتناع میکردی؟)
۷- مشی نظامی و رویکرد کنونی حزب و اشاره احتمال بازگشت به مشی مسلحانه
فانی در خصوص مبارزه مسلحانه سوال میکند و میگوید حالا که مبارزه مسلحانه را کنار گذاشتید، چه میکنید؟ هجری اشاره به تشکیلات مخفی داخل کشور و جنگ مدیایی (رسانهای) و روزنامه کردستان میکند! (خجالت میکشد از تیشک نام ببرد) به ارتباط با غربیها میپردازد و…
فانی میگوید: “آیا به نتیجه رسیدید که مبارزه مسلحانه عبث بوده یا از طریق احزاب حاکم در کردستان عراق تحت فشار بودید که این شیوه را کنار گذاشتید؟”
پاسخ هجری بسیار جالب و قابل تأمل است: “.. این مبارزه مسلحانه در ارتقاء آگاهی مردم و … خیلی مفید بوده است.”
آقای هجری این منطق را از کجا یافتید؟ در کجای دنیا مبارزه مسلحانه منجر به ارتقاء آگاهی عمومی شده است.
در ادامه هجری اشاره میکند که مبارزه مسلحانه را فعلاً کنار گذاشتهاند و در پاسخ فانی میگوید وضعیت را نمیتوان پیشبینی کرد و در هر وضعیت با تصمیم مناسب با آن را گرفت!
منظور از شرایط نظیر همان قولی است که حسن شرفی در سال ۱۳۸۵ به تیمر من آمریکایی در خصوص حمله به ایران داد.
۸- روابط با کومله
جالب است فانی از روابط احزاب کردی و علت عدم یکپارچگی آنها علیرغم یکی بودن اهداف، شعار و استراتژیشان صحبت میکند و در کنار آن به کنایه میگوید شما زمانی با کومله جنگ مسلحانه داشتید و همدیگر را میکشتید! هجری پاسخ میدهد کاملاً منتفی شده و ما صفحه نوینی باز کردهایم!
۹- سخنرانی هجری در کنگره آمریکا
هجری ادعا میکند:”ما برای به زانو در آوردن جمهوری اسلامی از کشورهای اروپایی و آمریکایی درخواست کمک میکنیم تا آنها فضایی به وجود بیاورند تا برنامهمان را توضیح دهیم. تنها راه مبارزه با نظام سرنگونی آن است.”
جالب است در شرایطی که حتی احزاب مخالف قویتر از حزب و حتی دشمنان ایران نظیر آمریکا و انگلیس سرنگونی را ناممکن میدانند و به فکر تغییر یا اصلاح نظام هستند، هجری میخواهد جمهوری اسلامی را به زانو درآورده و سرنگون کند! آقای هجری نگاهی به چند قدم آن طرفتر بیانداز حتی حدک و خالد عزیزی به خوبی میدانند سرنگونی و براندازی نظام خیال پردازانه است و شعار خود را عوض کردهاند. کاری نکن که در کنگره آتی شما هم به سبک آنها تغییر شعار دهید! مگر مبارزه مسلحانه و خودمختاری را تغییر ندادید؟!
جالب است حتی عنایت فانی با کنایه به او میگوید یعنی شما با این تحولاتی که این دو ساله در ایران رخ داده بیگانهاید و به آن پشت کردهاید! (فانی خبر ندارد که او با تحولات کردستان هم بیگانه است چه برسد به ایران در دنیای سیاسی امروز کمتر کسی از این شعارها میدهد!) در ادامه هجری حتی افراد جنبش سبز را نیز اندک میخواند و میگوید آنها به بهانه این جنبش به میدان آمدهاند!
فانی هم پاسخ میدهد این تلقی شما است!
در مجموع اگر بخواهیم جمعبندی داشته باشیم نسبت به مصاحبههای پیشین هجری که آدرس سایت خودش را (وی.وی.وی به جای دابلیو.دابلیو.دابلیو) ذکر میکرد، پیشرفت خوبی داشته که مرهون سفر ۴ ماهه به آمریکا و فرنگ و همچنین آموزشهای کریم پرویزی است. ولی زمین تا آسمان با همین تحلیلگران حزبی که در سایتهایشان قلم میزنند، حتی با سران حدک فاصله علمی و تحلیلی دارد. در مجموع بیبیسی فارسی با این اقدام بیش از آنکه به مطرح شدن این احزاب کمک کند، آنها را به چالش میکشد چراکه این شبکه تحت تأثیر گروههای فارسیزبان مخالف ایرانی است. پس از اینکه سال گذشته خالد عزیزی به چالش کشیده شده بود، بعید بود اینبار هجری این اشتباه فاحش را تکرار کند! چراکه لب به سخن که بگشاید و به چالش کشیده شود، مخاطب متوجه تزلزل نادرستی و سستی افکار، بینش و ایدئولوژی او میشود. البته این روزها در رقابت با خالد عزیزی هر کاری که او بکند، هجری آن را تکرار میکند.
در ادامه هم میبینیم که با منفعتطلب خطاب کردن رهبران حدک، آب پاکی را روی دستان کسانی که به فکر اتحاد مجدد هستند ریخته و اندک امیدهای خانوادهها را به یأس مبدل میکند! جالب است اشاره نمیکند که با کارشکنی در کنگره ۱۳ تمامی نفرات همسو با خود را به قدرت رساند و صرفاً میگوید چون جماعت جدا شده منافعشان به خطر افتاد شروع کردند به توجیه تراشی برای انشعاب!
مواضع هجری در خصوص پژاک درست است. البته نه از سوی بینش سیاسی و قدرت تحلیل! این موضع درست را حس حسادت آنها نسبت به پژاک برانگیخته است و اینکه گروه به عنوان رقیبی برای آنها در کردستان پیدا شده است.
نظر خود را ارسال کنید