
مقدمه:
درپی درج مطالبی در نقد تلویزیون تیشک تیوی (تلویزیون حزب دمکرات کردستان) در سایت دیار و نادیار، برخی اعتراضات خوانندگان عزیز را در پی داشته که آیا تیشک تیوی تنها متعلق به رحیم رشیدی است که با تخریب وی قصد تخریب تیشک تیوی را دارید؟ و اینکه طاهر علیار اصلاً ازدواج نکرده که سیروس ملکوتی بخواهد دختر وی را بگیرد و …
در این خصوص توجه به دو نکته مدنظر است: اولاً بسیاری از مطالب توسط نویسندگان فضای مجازی اینترنت (که قالباً مطالب صحیحی را ارسال مینمایند) از طریق ایمیل برای مدیران انجمن ارسال میگردد و اصولاً دسترسی و فرصت بررسی میزان صحت آن برای مدیران انجمن وجود ندارد و تیم مدیریت نیز با مشاهده حذف نقش سیروس ملکوتی از تیشک تیوی تا حدودی پی به صحت اصل قضیه میبرد. اما آنچه که مسلم است ارسال اطلاعات تکمیلی توسط ایمیل، بوچون، نظر و … توسط شما عزیزان (مانند همان مورد طاهر علیار) ما را در رفع این نواقص احتمالی بیشتر یاری مینماید.
به هرحال با این مقدمه و در جواب سؤال اول دوستان در مورد سیروس ملکوتی باید اظهار داشت که خوشبختانه ایمیلهای فراوانی از کردستان روژهلات، عراق، سوئد، فرانسه ، هلند و … به دست ما رسید که بیانگر نقش سایر افراد فعال در این تلویزیون در نابسامانیهای آن میباشد.
مقاله حاضر جمعبندی مطالبی است که عمده محتوای آن برگرفته از مطالب و ایمیلهای ارسالی دوستان (ک.ق) از سوئد، دکتر س از ایران، (ز.ز) از سوئد، یکی از کارمندان اخراجی تیشک (با نام مستعار کورد شرقی) و برخی مطالب درج شده در سایتهای اینترنتی رنسانس، روژهلات تایمز، شاهو بلاگ اسکای و … میباشد. محتوای مطالب به نقش دیگر عناصر حزب دمکرات در تخریب و به بیراهه کشاندن تیشک تیوی اشاره دارد که به وضوح بیانگر منطقه گرایی، فامیل بازی، باند بازی و سوء مدیریت صدیق بابایی و همچنین انحراف از اصول حزبی از جانب صدیق و طرفداران وی در تیشک میباشد.
متن مقاله:
در این مقاله بیوگرافی و کارکرد برخی از عناصر اصلی تیشک تیوی مورد بررسی قرار میگیرد
محور شرارت و به بیراهه کشاندن تیشک از اصول حزبی شخصی نیست مگر شاهو یا سید ابوالقاسم حسینی (در مقالات قبلی به اشتباه سید عبدالقاسم آورده شده که بدین وسیله پوزش میطلبیم). تلویزیون تیشک تحت امر مستقیم این فرد مستبد و جاهطلب میباشد که متأسفانه تلاشهای دوستان در کنگره ۱۴ مانع از فعالیتهای مجدد وی نگردید چراکه با حمایتها و لاپوشانیهای کاک مصطفی متأسفانه وی مجدداً زمام امور را در دست گرفت (ز.ز از سوئد)
اما در مورد شاهو حسینی در مطالب قبل به وفور از وی سخن رانده شده که در این قسمت خالی از لطف نیست به خلاصه بیوگرافی وی اشاره شود:
شاهو حسینی: (برگرفته از شاهو بلاگ اسکای)
سید نظام الدین حسینی پدر سید قاسم (شاهو) حسینی و همچنین ملا محمد زاهد ضیایی امام جمعه شهر پاوه و پسر عموی شاهوی حسینی به همراه چند نفر دیگر حمایت خود را از رژیم پادشاهی در مقابل بیگهای اورامان اعلام کردند و همکاری تمام و کمالی با ارتش شاهنشاهی کردند. پس از اشغال اورامان از سوی ارتش شاهنشاهی تمامی امور اداری این منطقه به این خانواده سپرده شد و از همان لحظه تا کنون همهی آنان به پهلوی وفادار ماندهاند.
پس از سقوط رژیم پادشاهی مهرههای اصلی این خانوادهی شاهپرست به خاطر اینکه از سوی خلخالی به اتهام عضویت در ساواک و دارا بودن مسئولیت پایگاههای نظامی اورامان و استان کرمانشاه و تهران، اعدام نشوند فراری شده و در جریان جنگ کردستان از فرصت استفاده کرده و تعدادی از آنان خود را در صفوف حزب دمکرات کردستان ایران جای دادند.
شاهو حسینی آرام آرام با راهنمایی و کمک اعضای دیگر خانوادهاش از جمله سرهنگ سید نورالدین حسینی (عموی شاهو – رئیس زندان بزرگ دیزلآباد کرمانشاه و همه زندانهای غرب کشور)، حزب را زیر نفوذ پسر شاه برد! این عموی شاهو اکنون در فرانسه است و مشاور مخصوص فرح پهلوی در امور کردستان است و هر هفته یکبار با شهبانو فرح جلسه دارد و مباحث کردستان را به اطلاع وی میرساند و با وی مشورت میکند. در اکثر جلسات شاهو حسینی هم شرکت میکند و توطئههای جدید علیه حدکا را بررسی میکنند. در این جلسات گاهی اوقات عبدالرضا کریمی کرمانشاهی شرکت کرده و وی در نیز نظرات خود را ارائه میدهد. سید شهاب الدین حسینی عموی کوچک شاهو حسینی خائن، معاون رئیس دستگاه ضد خرابکاری اداره کل ساواک رژیم شاهنشاهی در تهران پایتخت ایران بود. نامبرده کارش را از شکنجه زندانیان سیاسی در زندان اوین تهران آغاز کرد. برای مثال مریم دهقان، چریک فدایی در خاطرات خود از زندان اوین درباره سید شهاب صحبت کرده که به چه شیوه وحشیانهای او را شکنجه کرده است. سید شهاب الدین حسینی اکنون در آمریکاست و ولیعهد نامبرده را به سمت نمایند و مسئول امور امنیتی غرب ایران، کردستان ایران و مشاور عالی ولیعهد در امور کردستان انتخاب کرده است. سروان قاسم حسینی (شاهو)، فرمانده کل ژاندامری شهر پاوه و عضو ساواک رژیم شاهنشاهی، مهم ترین مهره ولیعهد در داخل حزب دمکرات کردستان ایران است و برنامههای ولیعهد در درون حزب دمکرات را اجرا میکند. شاهو اکنون در فرانسه زندگی میکند و مسئول تلویزیون تیشک تیوی است و همچنین مسئول نمایندگی حزب در خارج از کشور است. آنطور که شنیده شده تا زمان دبیرکلی ماموستا نگذاشته است تیشک راهاندازی بشود.
سید رضا درودگر پسر دایی شاهو حسینی، رئیس بانک کشاورزی شهر پاوه و عضو فعال ساواک در این شهر اکنون معاون کمیته مرکزی حدکاست. سید رضا یکی از مبلغین رابطه با شاه دوستان است و در حد توان خود در کمیته مرکزی حزب در این باره تلاش کرده است.
دکتر خسرو بهرامی عضو کمیته مرکزی حدکا، دکتر خسرو از خانواده ای کورد پرور در شهر پاوه متولد شده و برادر عبداله بهرامی است. متأسفانه دکتر خسرو توسط شاهو حسینی در خانواده شاهپرست حسینی ادغام گردید. دکتر خسرو بهرامی با پیشنهاد شاهو با دختر سرهنگ سید نورالدین حسینی که در بالا در خصوص وی صحبت شد ازدواج کرد و از این کانال نامبرده را وارد حلقه شاه پرستان کردند و اکنون در اکثر تصمیمگیریهای حزب جهت نزدیک شدن به فرزند شاه تأثیر مهمی دارد و…
با توجه به مراتب فوق آیا چنین فردی که در چنین خانوادهای زندگی کرده باشد و در زمان شاه رئیس ژاندارمری و عضو ساواک بوده باشد و برادر و عموهایش اینطور مقامهای مهمی در رژیم شاه داشتهاند، میتواند نسبت به مردم کردستان و احزاب راستگو و صادق باشد؟!
هیأت مدیره (ارسالی ک.ق از سوئد)
- صدیق بابایی: از کارنامه حزبی وی همه اطلاع دارید. مدتی پس از کنگره ۸ همراه جماعت انحرافی بوده و در اروپا عضو مورد اعتماد کنگره ملی بوده و با آنها همکاری خوبی داشته است. از لحاظ اخلاقی فردی فرومایه است، عاشق دستور دادن و اخراج کردن، انسانی خشک، کم ظرفیت و انتقامجو است که تحمل هیچگونه دگراندیشی را ندارد. صدیق با این رفتارهایش کاری کرده که هیچیک از اعضای هیأت مدیره جرأت مخالفت و اعتراض به وی را نداشته باشند و بدین ترتیب امور را در دست خود قبضه کرده است.
- سروان رحیم: کورد عراق، اهل کرکوک، ساکن آلمان، دارای طبع شعر و…! خودش میگوید کارگردان تلویزیون بوهام اما در واقع کارهایش فقط به هدر دادن امکانات است. به ظاهر خود را مدرن و مترقی نشان میدهد و برای همین پروژهای در دست دارد با عنوان فرهنگ قهوه خوردن در اروپا و قصد دارد اینطوری کردهای ایران را یاد بدهد که چطور قهوه بخورند …! برخلاف ظاهرش فردی سنتی و تا اندازهای اسلامی است، به دستور نامبرده بسیاری از فیلم و کلیپهایی که از سوی خوانندهها برای تیشک ارسال شدهاند به دلیل حضور زن یا دختری زیبا در تیشک پخش نشدهاند! وی بعد از صدیق بابایی صاحب اراده و نفوذ است، درگیریها را توسط صدیق راهاندازی و خودش پشت او قایم میشود. در پایان بیشتر مصاحبهها نام وی قید شده که در واقع هیچ وظیفه تکنیکی به عهده ندارد. وی جمعی از دوستان و آشنایان خود را در تیشک شاغل کرده و خودش هم قراداد یک ساله با تیشک دارد.
- علی خضری: اهل مهاباد است و مدت زیادی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران کار کرده است. به گفته خودش به عنوان مترجم اخبار و برنامههای رسانههای برونمرزی کار کردن یعنی (اخبار و تفسیرهای ضد انقلاب) را به زبان فارسی ترجمه و تحویل برادران داده است. از وقتی به فنلاند آمده یک کتاب را از فنلاندی به کردی ترجمه کردن و اکنون هم در حال جمعآوری فحشهای کردی است. ظاهری آرام داشته اما در حقیقت فردی چاپلوس و دورو بوده و هیچ اعتقاد سیاسی ندارد! استاد حرف درآوردن و دو به هم زنی است! مطیع و دست به سینه صدیق بابایی است از حق نگذریم صدای خوبی برای شعر خوانی و دکلمه دارد.
- سامان علی: کرد عراق، در ایتالیا در رشته موزیک تحصیل کرده و ساکن هلند است؛ به گفته خودش مهندس رشته معماری نیز هست. دوست نزدیک سیروان است و بدون اجازه وی آب هم نمیخورد. مدت ۸ سال برای روژ تیوی کار کرده و از بسیاری جهات با دیگر اعضای هیات مدیره قابل قیاس نیست و کمی هم مستقل و انسانی ساکت و محترم است .
- رحیم رشیدی: شخصیت وی برای همه کردهای کردستان شناخته شده است. فساد اخلاقی وی زبانزد خاص و عام است. هر روز با یک زن میچرخد! زمانی که در ترکیه بوده به عضویت کمونیست کارگری در آمده و همانجا حزب را مسخره میکرده است و مجلس کمونیستها را گرم میکرده است! (این مطلب بیانگر میزان اعتقاد و پایبندی افراد عضو حزب به اهداف و اصول حزبی است و نه فرصتطلبی و نان به نرخ روز خوری آنها!) وقتی به سوئد رسیده چونکه شناخته شده نبوده از اختلافات موجود استفاده و آرام آرام رشد کرده است. رحیم در طول زندگی خود ثابت کرده، هوادار قدرت است و نان را به نرخ روز میخورد. شخصاً در عمرم انسانی به این اندازه فرصتطلب و نمک به حرام ندیدهام. (ک.ق) در راستای منافع خود دست به هر کاری میزند و شرم و حیا نزد وی معنایی ندارد. در صحبتهایش بیشتر از گفتههای قاسملو استفاده میکند تا دیگران را ساکت کند. انسانی تنگنظر و شدیداً مخالف موفقیت دیگران است. چونکه فردی مستقل نیست صدیق او را عضو هیات مدیره کرد تا از او استفاده کند. در واقع انتخاب درستی کرد چونکه از نظر نوکر صفتی برای صدیق هیچکس به گردش نمیرسد. نامبرده با ارسال صدها ایمیل بیمحتوا برای مصطفی هجری خود را به ایشان نزدیک کرد، چنانچه احتمالاً کاک مصطفی فکر میکند رحیم فردی مهم و مهرهای با اهمیت است که اگر این حقیقت داشته باشد مایه تاسف است . هم اکنون به ناحق تحت عناوین روزنامهنگار، هنرمند، گزارشگر، سیاستمدار، روشنفکر و .. در تیشک از وی، نام برده میشود و همه روزه بر صفحه تیشک ظاهر میشود! پای ثابت مصاحبه با تلویزیون سلطنتطلب صدای آمریکاست. در میان همکاران همگی وی را مسخره میکنند ولی در حرافی استاد است! نامبرده میتواند در مورد مسائلی که حتی کوچکترین اطلاعی از آنها ندارد ساعتها حرف بزند.
- از دیگر کارکنان تیشک:
- ماردین حسینی، برادر زاده شاهو حسینی که کمالات وی در بخشهای قبلی آورده شد.
- سیران ناصری، فرزند باب شیخ که به خاطر کینه صدیق بابایی از پدرش و همچنین مخالفتهای نامبرده با صدیق ظاهراً اخراج شده است.
- شورش ناصری، وی نیز توسط صدیق اخراج شده است.
- کاردو الیاسی، از وی و افراد بعدی اطلاعی در دست نیست و ارسال کننده محترم ک.ق فقط نام آنها را برده است.
- رزگار دهستانی
- چیا علیار
- کامران قاضی
این ۷ نفر گروه مخالفان صدیق بابایی در تیشک تیوی بودهاند که در جلسات متعدد با وی درگیر شدهاند به همین دلیل به صورت جمعی (به جز ماردین حسینی) توبیخ شدهاند. بعدها و طی جلسه دیگری رزگار، چیا و کامران نیز به دستور صدیق اخراج شدهاند. از شورش و سیران نیز خواسته «توبه نامه» امضا کنند که آن ها حاضر به این کار نشدهاند و اخراج شدهاند.
در جلسه دیگری با وساطت شاهو حسینی و معذرت خواهی این افراد به سرکار بازگشتهاند اما به شدت به نارضایتیهای خود ادامه دادهاند و به طور مداوم با صدیق بابایی درگیر بودهاند.
صدیق بابایی در جلسه عمومی کارمندان تیشک و در ابتدای سخنان خود گفته که: “حتی فاحشه خانه نیز دارای قوانین خود بوده و … … من در منطقه مهاباد به الاغکش (یا اسبکش) معروف بودهام و مردم جرأت نداشتهاند سوار الاغ بشوند … … من غیرقابل تغییر هستم و حتی خانوادهام نیز از من ناراضی هستند” ببینید رئیس هیئت مدیره به اصطلاح یک تلویزیون مدعی فرهنگ و حقوق بشر از چه غنای فرهنگی برخوردار است.
نگارنده ایمیل در ادامه آورده است: “بدین ترتیب صدیق بابایی تلویزیون تیشک را به فاحشه خانه تشبیه، کارمندان را به الاغ و از ما انتظار داشت مانند همسرش زیر کنترل و اتوریته وی باشیم.” این صحبتها نشانگر روحیات بیمارگونه و مغز مریض صدیق بابایی است!
ادامه دارد …
با تشکر از ارسال کنندگان مطالب ارزشمند فوق و سایر عزیزانی که پیامهایتان مایه دلگرمی ما در افزایش فعالیتهای انجمن است. بنا به درخواستهای مکرر شما عزیزان این نوید را از طرف انجمن دیار به شما عزیزان میدهیم که بخش حقوقی این انجمن پیگیر حل این مسأله باشد که چرا یک دولت مدعی دمکراسی و حقوق بشر (فرانسه) برای یک گروه تروریستی مجوز تلویزیونی این چنینی را صادر کرده است. ارسال هرگونه مستندات قانونی شما، ما را در تسریع و تسهیل این امر یاری خواهد نمود.
نظر خود را ارسال کنید