
پس از توافق نامه امنیتی حکومت اقلیم کردستان و جمهوری اسلامی ایران ، رهبران حزب دمکرات (جناح هجری) بارها بر عدم پایبندی به مفاد آن تأکید نموده اند. به تازگی جانشین دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران در همین راستا با تلویزیون فارسی بی بی سی گفتگو نموده است.
حسن شرفی، جانشین دبیرکل حزب دمکرات کردستان ایران در گفتگو خود با تلویزیون بیبیسی تأکید کرده است: ما در نشست با هیأت اقلیم کردستان صراحتاً عنوان نمودیم که ملزم به اجرای هیچ مفادی از هیچ توافقنامهای نیستیم که بین دو طرف به مبارزه گروههای اپوزیسیون به ویژه اپوزیسیون کرد ایرانی پایان دهد.
وی در مورد تلاشهای احزاب اقلیم کردستان برای از سرگیری مذاکره حزب متبوعش با ایران گفت: ما دیالوگ و مذاکره بر سر حل مسائل کردستان ایران و خواستهای مردم کردستان مناسبترین شکل حل قضایا میدانیم ولی در رابطه با مذاکره با جمهوری اسلامی ایران ما نمیدانیم سر چە مذاکره کنیم، ما خواهان رعایت حقوق بشر هستیم، ما خواهان دمکراسی هستیم، خواهان حقوق ملی کرد هستیم، خواهان آزادی زن و مرد در جامعه و خانواده هستیم که جمهوری اسلامی بر حسب بە ایدئولوژی مذهبیاش بە هیچ کدام از اینها باورمند نیست.
شرفی افزود: ما از مذاکره با جمهوری اسلامی تجربه تلخی داریم و آن اینکه دکتر قاسملو دبیرکل حزب دمکرات بە بهانە مذاکره بە پشت میز مذاکره کشیدە شد و در آنجا بوسیلە دیپلمات تروریستهای جمهوری اسلامی در وین ترور شد.
جانشین دبیرکل حزب دمکرات در پایان اظهار داشت: ما مذاکره با رژیمی کە بە خواستهای ما هیچ اعتقادی ندارد، بیفایده میدانیم.
در برنامه و اساسنامه حزب دمکرات کردستان ایران آمده است: “حزب دمکرات کردستان ایران در کلیهی سطوح و به طور کلی در رابطه با مسئلهی برحق کرد، به صلح و دیالوگ سازنده معتقد است و همیشه خود را پایبند به آن پرنسیپهای متمدنانه میداند”، اما طی ٣٧ سال گذشته رژیم ایران از مذاکره برای تقویت نیروهای سرکوبگر خود در کردستان و ترور رهبران کرد استفاده نموده است.
با آغاز مبارزات نوین حزب دمکرات کردستان ایران، رژیم ایران با فشار بر اقلیم کردستان خواست که این مبارزات را متوقف کند، اما تاکنون موفق نبوده است.
حزب دمکرات کردستان ایران هرگونه درخواست برای توقف راسان را به شدت رد و بر استمرار این دوره از مبارزات نوین تأکید کرده است.
راز این داغ که افتاد به پیشانی من
بوسه ی توست نه از سجده ی طولانی من
باز در سجده تو را دیدم و تکرار گناه
کاش تردید کند عشق به قربانی من
چشم می خندد از این شادی درهم با غم
اشک کی گم شود از گریه ی پنهانی من
شهر خندید از این بردگی عشق برو
تا زلیخا نخرد یوسف زندانی من
در تب و تاب تو چون سیب فرو می ریزم
قدرت جاذبه ات علت ویرانی من
موج با صخره به هم ریخت شبیه من و تو
جذر می بردی و مد ، حاصل ارزانی من..