بنا بر اخبار رسیده ،«صالح تواره» شهروند کردستانی پس از یک بار تبلیغ برای حزب در ۲۵ گلاویژ،با دارا ناطق عضو کمیته مرکزی حدکا آشنا می شود و به تحریک ایشان از کشور خارج می شود و به عراق فرار می کند.
صالح ابتدا به حزب می پیوندد ولی پس از مدتی با مشاهده شرایط ناهنجار حزب و نابرابری و فسادهای موجود در آنجا،از حزب کناره گیری کرده و در سلیمانیه مشغول به کار می شود.پس از مدتی کار کردن در اقلیم کردستان قصد بازگشت به ایران را دارد و حزب را از این تصمیم خود خبردار می کند ولی پس از چند روز به شیوه ایی ناگهانی و مشکوک به قتل می رسد.
مرگ های مشکوک و ناگهانی اعضای حزب،خصوصا کسانی که به نوعی از پشت پرده های سران حزب با خبر هستند یا خودشان بخشی از فسادها و مشکلات بوده اند،امری عادی بوده و به راحتی برای آن سرپوش درست کرده و به فراموشی سپرده می شود و هیچ کس در قبال این نوع مرگ ها پاسخگو نیست.
نظر خود را ارسال کنید